![](http://www.ordup.com/images/ordup64.gif)
![](http://www.ordup.com/images/ordup1.gif
)
![](http://ordup.ir/b4.gif)
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 4078
بازدید هفته : 5325
بازدید ماه : 13969
بازدید کل : 274228
تعداد مطالب : 822
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1
<--! code By Script2Ni.iR -->
<--! code By Script2Ni.iR -->
IfLoginBlock
منوی کاربری
خوش آمدی :
&amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;amp;lt;A href="/user/edit"> آمار و کد ها
مشاهده پروفایل
ارسال پست جدید
ویرایش پروفایل
خروج از سایت
/endIfLoginBlock
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
[ForumPostLastAuthor] | [] | [loxblog] |
عاقا این تق تقی ها چیه ریخته تو بازار؟
دیشب خیر سرم مثلا یاد گرفته بودم داشتم تند تند میزدم یهو از تو نخش در اومد اول خورد تو سر بابام بعد زدم شیشه بوفه رو شیکستم...
من:-O
بابام:-/
مامانم:-((((((((((
بیایید اعتراف کنیم که آرزوی داشتن بعضی چیزا
از داشتنش
قشنگ تره
اعتراف میکنم هر وقت از چهارراهی که دوربین داره میخوام رد بشم هی صبر میکنم تا چراغ عابر سبز بشه و بعد خیلی شیک و با کلاس رد میشم و هیییییییییییییی به این دوربینه نگاه میکنم تا اون پلیسه که اون پشت نشسته بفهمه من چقدر شهروند محترمی هستم
پلیس که منو داره میبینه @-@
من در حال عبور از خیابان :)))))
راننده ها پشت خط O-o
مخترع دوربین های سر چهارراه O_o
اعتراف می کنیم:دیروز گودزیلا 5ساله تکرار می کنم 5ساله.اومده نشسته کنارم میگه:واااااای!!!!پیر شدم.
من:OIO اگه تو پیری پس من چیم؟!
گودزیلا:تو؟!مرده متحرک.
تا آخر مهمونی اصلا حرف نمی زدم.
یه عالم اعتراف
در ادامه مطلب...
امتیاز : | نتیجه : |
اعتراف میکنم بچه بودم رفته بودیم ی جایی مهمونی...
از اونجایی ک واسه خودم گودزیلایی بودم، تموم میوه های توی دیسشونو گاز زدم بعد دوباره گذاشتم سرجاش
هیییی روزگار...
بماند ک چن روز پیش با گودزیلاشون اومدن خونمون، چشتون روز بد نبینه عاغا این گوووودزیلا همون بلا رو سر ما آورد ولی با ورژن خیلی بالاتر قشنگ میو هارو میجوید دوباره تف میکرد تو دیس... اصن ی وضی خودتون تصور کنین دیگه...
ولی فک کنم اینو مامان باباش یادش داده بودن تلافی کنه ها!!!!
لایک=ن بابا این گودزیلا ها خودشون ختم روزگاران اینارو اینجوری نبین
ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ 1 ﻣﻬﻨﺪﺱ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺭﻭ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﮐﻨﻢ، ﺷﮏ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﮐﻨﻢ ﺳﯿﻢ ﺑﺮﻕ ﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻪ، ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮﻕ ﻧﮕﯿﺮﺗﻢ ﻓﯿﻮﺯ ﺭﻭ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩﻡ، ﺗﺎﺯﻩ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺭﯾﻞ ﮐﺎﺭ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ ﮐﻠﯽ ﻏﺼﻪ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﺩﺭﯾﻞ ﺳﻮﺧﺖ :|
اعتراف می کنم بعد از دیدن فیلم مرد عنکبوتی دیگه از هیچ نوع عنکبوتی نمی ترسم (قبلنا از اون سیاه هاش می ترسیدم)
تازه دوست دارم گازمم بگیره نه به خاطر اینکه قدرت بالا رفتن از ساختمونا ی بلند و تنیدن تار و نجات دادن آدما داشته باشما نه!
بلکه به خاطر اینکه به عینک زدن احتیاج پیدا نکنم:D
عینکیا لایک-0-0-
اعتراف میکنم بعضی وختا که چیزی میره توچشمم میرم جلو آینه و توش فوت میکنم(خواستم به شمام یاد بدم محتاج فوت این و اون نشین)
آغا اعتراف میکنم که پدر من دیگه به کولر کاری نداره :)))))))
فقط نمیدونید چرا تازگیا نور خونمون اینقدر کم شده ؟؟؟؟
اعتراف میکنم اوایل که پست میذاشتم وقتی 520تا لایک میخورد خرکیف میشدم اما حالا فهمیدم از اون520نفر 20 نفر از جوک خوششون امده و 500نفر دیگه بچه های با معرفت فورجوکن که همه پستا رو خونده لایک میکنن.
دمتون گرم با مرام ها.
یه بارم وسط یه گل محمدی فلفل سیاه ریختم بعد با عشق تقدیمش کردم به داداش عزیزم
بنده خدا اول کلی تعجب کرد ولی اینقدر طبیعی محبت کردم که با همه ی وجودش بو کشید
خدا منو ببخشه
تا 3 روز عطسه میرد خخخخخخ
بقیه اعتراف ها در ادامه مطلب...
امتیاز : | نتیجه : |
اعتراف میکنم بچه که بودم،دراز کشیده بودم،مامانم یهو پامو له کرد منم گقتم:ببخشید.اونم هول شد گفت:خواهش می کنم.آصلا می بینین چه خوانواده نغبه ای هستیم ما. لایک:آره بابا.
آقا اعتراف میکنم چند سال پیش واسه اولین بار رفته بودم مغازه با دوستم عطر بخرم بعد کلی عطر بو کردن آقاهه ی لیوان قهوه تعارف کرد منم ک فک کردم خاسته تو لیوان خودم قهوه بده باعصبانیت گفتم نه!!!اونم خیلی آروم داد ب بقیه بچه ها اونام بوکردن و لیوانو گذاشتن کنار!!!عاقا تازه فهمیدم اون لحظه چ سوتی دادم :ی
اعتراف میکنم یه روز زنگ آخر بود تو کلاس نشسته (معلم نیومده بود) تو فکر این بودم که چه جوری کرم بریزم یهو یه فکر خوب اومد تو ذهنم ...
رفتم بند کیف یکی از بچه هارو که وقتی زنگ میخوره با سرعت جت از کلاس میره بیرون رو بستم به صندلیش وقتی زنگ خورد چشمتون روز بعد نبینه یهو که این پاشود تند بره صندلی رفت هوا خورد تو کله اون بی چاره افتاد زمین فک کنم ناقص شد منم دیگه اصلا به روی خودم نیاوردم که کار من بود خیلی شیک از کلاس اومدم بیرون حالا فرداش دیدم نیومده از همکلاسیهام پرسیدم چرا نیومده گفتنن وقتی افتاد زمین وصندلی افتاد روش دستش شکست ...
هیچی دیگه من الان شرمنده ی وجدانم شدم نمی دونم امسال که میرم مدرسه بگم پارسال چی کار کردم یانگم...
اعتراف میکنم بچه که بودم،دراز کشیده بودم،مامانم یهو پامو له کرد منم گقتم:ببخشید.اونم هول شد گفت:خواهش می کنم.آصلا می بینین چه خوانواده نغبه ای هستیم ما. لایک:آره بابا.
آقا اعتراف میکنم چند سال پیش واسه اولین بار رفته بودم مغازه با دوستم عطر بخرم بعد کلی عطر بو کردن آقاهه ی لیوان قهوه تعارف کرد منم ک فک کردم خاسته تو لیوان خودم قهوه بده باعصبانیت گفتم نه!!!اونم خیلی آروم داد ب بقیه بچه ها اونام بوکردن و لیوانو گذاشتن کنار!!!عاقا تازه فهمیدم اون لحظه چ سوتی دادم :ی
اعتراف ميكنم بچه كه بودم يواشكي ميرفتم دريخچال رو باز ميكردم و سطل ماست رو سر ميكشيدم و يواشكي دريخچال رو ميبستم كه كسي متوجه نشه و ميومدم در آغوش خانواده..
و اعتراف ميكنم هميشه يادم ميشد دور دهنم رو پاك كنم...
ادامــــــــــه مطلب بقیــــه اعترافا
امتیاز : | نتیجه : |
عاغا با چندتا از دوستام تو خیابون راه میرفتیم,برگشتم ب دوستام گفتم ک میخوام برم واسه ترم بعد انگلیسی ثبت نام کنم.
دوستم برگشته میگه میخوای زبان یاد بگیری؟!؟؟!
گفتم پ ن پ دیدم مسابقات نزدیکه,تو باشگاه وقت کم اوردم میخام برم تو کلاس انگلیسی واسه مسابقات تمرین.
رفتم پیژامه از کمد برداشتم پوشیدم بابام میگه از تو کمد برداشتی؟
پ ن پ گذاشته بودم تو یخچال تابستونیه پیژامه تگری بپوشم خنک شم.
اقا تایتانیک توحلقم اگه دروغ بگم.
دیروز رفتم بربری بخرم توصف که وایستاده بودم ی نفراومده میگه اقاشمام میخواین
بربری بگیرین گفتم پ ن پ من اخرین مدل خدمتکارام اومدم ازخرید شما تشکر کنم
حالاجالبش اینجاس میگه اقاجون من شوخی نمیکنی!!!!!!!!
من(((((((
بربری)))))))
اونایی که توصف بودن@@@@@
غیور مردان والیبالیست های ایران که ایتالیارو توخاک خودشون شکست دادن^^^^^^^^^^^
دیروز توی حوزه ی کنکور یکی از رفیقامو بعد یه سال دیدم تا منو دید از تعجب داشت شاخ درمیاورد میگه فلانی چقد لاغر شدی طبیعی اینجوری شدی میگمش پ ن پ سزارین کردم
صدای خرپفش کشتمون !تکونش دادم از خواب پریده،میگه سر صدام اذیتت میکنه ؟میگم نه پـَـَـ جنس صداتو دوست دارم میخواستم بت بگم سعی کن تو اوج که میری رو تحریرات بیشتر کار کنی!
به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم
دوستم پاش تو گچ یارو میگه شکسته میگم پـَـَـــ نــه پـَـَـــ پاشو گچ کرده که از شهرداری عوارض نوسازی بگیره
بقیه پ ن پ ها در ادامه مطلب
امتیاز : | نتیجه : |
فانتزى من اينه که بدونم چرا بر روى بعضى از قوطى کبريت ها نوشتن کبريت بى خطر...يعنى من خودمو اتيش بزنم روشن نميشه...!!!
فانتزی من تو بچگی این بود ک خودمو نامرئی کنم برم خونه عمو دایی عمه....ببینم دارن درباره ما چی غیبت میکنن!
:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|
خخخخخ!
عجب فانتزی پردازی بودم من!
یکی از فانتزیام اینه که با همسرم بریم ماه عسل سواحل مدیترانه بعد همسرم ازم بپرسه حالا نمیشد ما هم مثه همه با کشتی یا هواپیما بریم؟ ؟:( منم بگم عزیزم انقد حرف نزن شناتو بکن ^_^بعد هر دومون بریم تو افق غروب خورشیدo_O بعد یهو یه کوسه ازجلومون دربیاد منم فداکاری کنم و دودستی همسرمو تقدیمش کنم بعله همچین آدمه بی رحم کصافطی هستم من:|
لایک: خیلی خسیسی
لایک: زیاد فیلم می بینی نه؟
راسی اولین پستمه روحیه بدید خیلی فانتزی دارما:^_^
یکی از فانتزیام این بود ک لاغر بشم خوش اندام بشم سر نماز همش دعا میکردم ک خدا جون یه جوری به یه روشی ما لاغر بشیم قربونش برم خدا هم قشنگ حرفمو گوش کرد
.
.
.
.
عجب چیزیه این سربازی قشنگ آدمو نصف میکنه =))
قانتزی من اینه که وقتی بزرگ شدم جراح بشم بعد از تو اتاق عمل بیام بیرون و سرمو بندازم زیر و بگم: تسلیت میگم و بعد تو افق محو شم!!
بقیه فانتزی ها از مخ پر محتوای من در ادامه مطلب...
امتیاز : | نتیجه : |
مامانم میگه 25 سالت شده نمیخوای سر و سامون بگیری
میگم یعنی زن بگیرم؟
میگه پـَـ نـَـ پـَـ ۱۲ ساعت کمه ۲۴ ساعته برو تو اینترنت باعث افتخار ما و فامیل شو
به دوستم می گم :دارم میرم سفر خارج از کشور.
میگه:از فرودگاه امام میری؟
می گم: پَ نَ پَ خلبانش آشناست میاد سر کوچه سوارم می کنه.
رفتیم باشگاه بیلیارد. می گم دو تا چوب بدین ؟می گه میخوایین بازی کنین؟ میگم: په نه په از چین اومدیم میخواییم با هاشون غذا بخوریم.
مامانم زنگ آیفونو زده باز کردم . مادربزرگم میگه رضا مامانت رو دیدی در رو باز کردی ؟؟؟ میگم : پـَ نـَ پـَ دستش رو از زیر در نشون داد من هم درو باز کردم !!
تو املاک نشستم یارو امده داخل بعد از کلی حال و احوال میگه زمین دارین میگم اره چند مورد واسش خوندم اخر میگه همین اخری خوبه چند سال ساخته :O میگم نمیدونم والا !!! میگه چه املاکی هستی که نمیدونی؟ 2 ساعت واسش توضیح دادم اخر میگه اااا زمینه؟ میگم پ نه پ پنت هاوس برجه میلاده
ب جون مودم کامپیوترت راست میگم
پسر همسایمون اومده میگه چند باری اومدم نبودید
میگم مسافرت بودیم
میگه اومدین از مسافرت؟
پ ن پ هنوز تو راهیم:|
ادامه مطلب...
امتیاز : | نتیجه : |
رفتم گل فروشی میگم ببخشید کاکتوس هم دارید؟میگه واسه دکور میخواین؟ب ن ب خونمون شتر برورش میدم میخوام یه وقت احساسس غربت نکنه
با کیس ازدواجش رفتند آزمایش خون، گروه خونیشون بهم نخورده…
زنگ زدم بهش میگم : غصه نخور رفیق… دنیا همینه…حالا میخوای چیکار کنی؟ کات میکنی باهاش؟
بجای اینکه دردِ دل کنه میگه: پـَـَـ نــه پـَـَــــ صبر میکنیم تا سال دیگه یه بار دیگه آزمایش میدیم شاید ایندفه شانسمون زد افتادیم تو یه گروه خونی آسونتر صعود کردیم مرحله بعد!
رفتیم صحرا نشستیم روی علف ها میگه اومدین تفریح؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ گاویم داریم میچریم!
به خواهرم میگم شونه رو بده ، میگه میخوای موهاتو شونه کنی !!!
پ ن پ میخوام دندونه هاشو بشمارم ریاضیم قوی بشه .
رفتیم رستوران میگم 2 تا جوجه لطفا میگه جوجه کباب؟ گفتم پ ن پ از این جوجه رنگیا یه قرمز بدین یه سبز
زنگ زدم به دختره و شروع کردم به فووووووووون کردن
گفت مزاحمی؟
گفتم پ ن پ نسل جدید کولرهای الجی با دو سیم کارت همزمان فعال
به دوستم میگم ایمیلتو بده
میگه : آدرسشو؟
گفتگم : پ ن پ کروکی ش رو
ادامه مطلب پر از پ ن پ های خنده دار
امتیاز : | نتیجه : |
یه روز تو صف نونوایی ( بله ما دختر ها هم بلدیم) یه خانومه از من خوشش اومده , اومده زیر گوشم می گه شما دختری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
خواستم بگم پ ن پ پسرم مانتو و روسری پوشیدم خواستم شما رو منحرف کنم, خوب درست سوال بپرس مادره من.
عجب وضعیه ها یکی هم پیدا می شه این طوریه.
رفتم با 70 تومن موبایل بخرم فروشنده میگه ساده میخوای؟ میگم پ ن پ ایفون 5 میخوام با ضمانت مدام العمر جالبیش اینجاس میگه باید بیشتر خرج کنی کارت خوانم داریم...
یه بار تو صف دستشویی عمومی بودیم اونم چه صفی !!! یارو اومده بدون اینکه بخواد تو صف بایسته همینطور میره جلو ...گفتم اقا کجا؟؟؟ بیا تو صف .برگشته میگه إإإ صفه؟ گفتم پ ن پ ما هممون اینجا سپر انسانی قرار گرفتیم تا بهت ترکشی چیزی نخوره..ایستاده مات بهم نگاه میکنه.....
آدامس موزی باطعم آلبالو گذاشتم دهنم دارم با دندونام میجوم.
استاد ازم پرسید داری آدامس میجوی؟
گفتم آره ^_^
پدربزرگم فوت کرده تو قبرستونیم دوستم زنگ زده میگه کجایی؟
میگم بهشت زهرا ! میگه واسه چی ؟ میگم واسه پدر بزرگم.
میگه اِ ؟ فوت کرده ؟ میگم پـَـــ نَ پـَـــــ تمرینی اومدیم مانور !
جاتون خالی رفتیم شیشلیک زدیم، رفتم چندتا خلال دندون آوردم، دوستم میگه: ایول خلال دندونه؟ په نه په زمستون نزدیکه، دارم هیزم جمع میکنم!!!
(اره میخواستم بگم شیشلیک خوردیم)
دیروز با دوستم رفته بودیم بیرون قدم بزنیم.پام گیر کرد به چاله افتادم.میگه افتادی میگم پ ن پ ماموریت سریه بقیشو باید سینه خیز بریم.
طرف امروز اومد توی مغازم(فهمیدین مغازه دارم یا بازم بگم؟!)بهش گفتم سلام خوش آمدید بفرما؟طرف در اومده میگه با من بودی داداش؟!
منم نه گذاشتم نه برداشتم بهش گفتم پ ن پ یه نفر قبل از شما اومد نوارم اون لحظه گیر کرد الان درست شد.عاغا این مرده داشت خاک کف زمینو از خنده با دهنش جارو میکرد.دیگه بنده خدا رفت توی مغازه چیزیرو رو که میخواست برداره همینجوری هر از چند ثانیه یه قه قه میزد بیا و ببین.
عاغا تا این رفت منم زدم زیر خنده یه مشتری اومد داخل فکر کرد دیوونه شدم رفت خخخخخ
ادامه مطلب را دنبال کنید
جوک های پ ن پ بیشتر در ادامه مطلب
امتیاز : | نتیجه : |
دارم کرکره مغازه رو پایین میکشم.دوستم میگه داری مغازه رو میبندی؟
میگم پ ن پ گرمم شده دارم با کرکره خودمو باد میزنم...
میگم درس مکانیک سیالات 9 شدم، میگه: یعنی افتادی؟ میگم پ ن پ استاد گفت دست و بالم تنگه این 9 رو بگیر حالا بقیش رو هم سر ماه میدم!
گفتم چندیست دچار درد وماتم شده ام
چون شمع که میسوزد کم شده ام
گفتا نکند که عاشق من شده ای؟
گفتم پ ن پ عاشق عمه ات شده ام.
گودزیلای ما(8سالشه) تو چشش چیزی رفته بود همینجور داشت چشش رو می مالید و اشکش همین جور میریخت حالا مکالمه ما من از روی دلسوزی :چی شده چیزی تو چشت رفته؟
او:پ ن پ تایتانیک دیدم دلم سوخت اشک ریختم آه خدای من
بیا درش بیار دیگه...
من:د ن د بمونه تو چشت تا چشت درآد ....
لایک=خوب کاری کردی حقش بود
لایک= بدتر از اینا حقش بود
در ضمن لایک مخالف نداریم ها
اونی که درد گودزیلا داری بلایک
امروز تو خونه بودم یهو مامانم اومد از بازار سبزی خوردن تازه ام دستش بودم گفتم مامان چه سبزییای تازه ای خریدی؟؟؟گفت پس نه دزدیدمشون... بعد گفتم مامان شما هم 4جوک میرین گف پس نه فقط خودت می ری؟؟؟ به افتخار هر چی مامان گله بزن لایکو
دندونم سیاه شده، میگه خراب شده؟ گفتم پَ نَ پَ این یه دونه خارجیه مدل Black Edition!
امروز رفتم قنادي گفتم ببخشيد كلاه بوقي قشنگ داري؟؟؟
گفت واسه تولد ميخواي؟؟؟
گفتم پ ن پ واسه پسر همسايه مادرزن داييم ميخوام ديدم داره بارون مياد بزاره سرش مثل ناودوني عمل كنه
بزن لايكو
ادامه مطلب رو از دست ندید...
امتیاز : | نتیجه : |
آقا ما دیروز اومدیم برا اولین بار به ننمون یاری سبز در امر شستن ظروف برسونیم که یه لیوان از دستم افتاد شیکست ... مامانم میگه لیوان بود شکوندی ورپریده ... من با اعتمادبهنفس کامل برگشتم و گفتم:پ ن پ قلبم بود که شیکست فقط صداشو گذاشتم رو اکو شماهم حالشو ببرین
رفتم پمپ بنزین میگم آقا کارت دارین؟
میگه: کارت آزااااد؟
میگم پ نه پ نمیشناختمت، کارت شناسائیتو میخوام!!!
با بابام رفتیم بنگاه میگم آقا مزرعه دارین؟ میگه میخواین بخرین؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ما مترسکیم اومدیم دنبال کار،گفتیم مارو تو یه مزرعه ای چیزی نصب کنید..!
دارم تو کوچه راه میرم یه خانمه با ماشین رفت تو چاله آب پاشید همه صورتم
و لباسام خیس شد، وایساده میگه وای خیس شدید ؟
پ نه پ دیدم یه خانم محترمی مثل شما رانندگی یاد گرفته...اینا اشک شوقه
سر کلاس راهنمایی رانندگی نشسته بودم. کلاس گرم بود و همه خیس عرق شده بودند . به مسئول کلاس میگم : ببخشید خانم میشه کولر رو روشن کنید میگه :گرمه. گفتم: پـَـ نه پـَـ هممون از خجالت خیس عرق شدیم.
صبح دیرم شده به مامانم میگم :یه سیب برام بیار میگه می خای الآن بخوری؟
پ ن پ می خام کله سحری چک کنم قانون نیوتن هنوز سرجاشه یا نه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سوسك اومده تو اتاقم با جيييييييغ و داد داداشمو صدا كردم اومده ميگه بكشمش ميگم پ ن پ صدات كردم ي عكس يادگاري ازمون بگيري
نصف شب ماشین خاموش شده زنگ زدم میگم بابا باطری ماشین تموم کرده روشن نمیشه. میگه یعنی خالی شده؟
پ ن پ واقعا تموم کرده دارم میبرم خاکش کنم گفتم ببینم تو هم میای؟
بقیه پ ن پ ها در ادامه مطلب
امتیاز : | نتیجه : |
این توسط [Comment_Author] در تاریخ [Comment_Date] و [Comment_Time] دقیقه ارسال شده است | |||
[Comment_Gavator] |
[Comment_Content] |
تبادل لینک
هوشمند
برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان جوک
فان و
آدرس jokefun.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 4078
بازدید هفته : 5325
بازدید ماه : 13969
بازدید کل : 274228
تعداد مطالب : 822
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1
<--! code By Script2Ni.iR -->
<--! code By Script2Ni.iR -->